قبل از اینکه بچهدار بشوم، تصوری که از فرزندم در کودکی داشتم یک دختر یا پسر زیبا و خوش زبان بود، کودکی که با ورود به هر جمعی توجه همه را به خود جلب کرده و با شیرین زبانیاش خیلی زود در دل اطرافیان جا باز کند، اما هر چه میگذرد، احساس میکنم از این تصویر ذهنی دورتر میشوم.میگذرد، احساس میکنم از این تصویر ذهنی دورتر میشوم.
دختر زیبای شش ساله من بندرت حرف میزند، در جمعهای خانوادگی اصولا ساکت است و سعی میکند پشت من و همسرم مخفی شود. هر چه به او میگویم موقع دیدن بزرگترها، سلام کند، میگوید: خجالت میکشم! آنقدر کمرو و خجالتی است که نگران مدرسه رفتن او هستم. وقتی در خانه با هم هستیم، مشکلی ندارد اما حتی در جمع بچهها خجالتی است. چند روز قبل که او را به پارک بردم، از دور به بازی کردنش نگاه میکردم. بچهها جای او را در صف تاب و سرسره میگرفتند و او فقط نگاه میکرد. نمیدانم چه کنم. آیا رفتار من و همسرم مشکلی داشته که او اینگونه رفتار میکند؟ آیا بیمار است؟ چگونه در او و رفتارش تغییر ایجاد کنم؟
پاسخ مشاور: داشتن کودک کمرو و خجالتی میتواند گاهی بسیار آزاردهنده باشد. کودکان گوشهگیر عموما از بودن در جمع و موقعیتهای اجتماعی دوری میکنند. در رفتن به مهدکودک و مدرسه و همبازی شدن با همسن و سالان خود اجتناب کرده ، ترجیح میدهند دایره دوستان و افرادی که با او در ارتباط هستند، محدود بماند. هر چه سن کودک بالاتر میرود، نگرانی والدین هم بیشتر میشود. زیرا مهارتهای متناسب با سن خود را یاد نمیگیرد.
فرزند شما چون تک فرزند است و احتمالا بیشتر توجه شما در خانه به او بوده، در محیطهایی که توجه کمتری به او میشود و باید کنار چند کودک دیگر قرار بگیرد، معذب خواهد شد. نداشتن تجربههای جمعی به این حالت در او دامن میزند. شما باید یک برنامهریزی خانوادگی برای برطرف شدن این روحیه فرزندتان داشته باشید، اما فراموش نکنید تفاوتهای فردی هم تا حدی ممکن است باعث این روحیه شده باشد.
برخی افراد درونگرا هستند و نباید توقع رفتارهای اجتماعی خیلی قوی و صحبت در جمع را از آنها داشت، اما مرز رفتار عادی و بیمارگونه را باید در نظر بگیرید. حتی یک کودک درونگرا باید بتواند در زمین بازی از حق خود دفاع کند.
بهتر است قدم به قدم پیش بروید و برای شروع، با چند دوست خانوادگی که کودکانی هم سن و سال فرزند شما دارند، ارتباط برقرار کنید.
خودتان الگوی خوبی برای روابط صحیح اجتماعی باشید و سعی کنید او را هم وارد بازی کنید. مثلا وقتی وارد مغازه میشوید، به او بگویید پول را به فروشنده بدهد.
اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید . بهترین کار برای تقویت اعتماد به نفس در او، ایجاد تجربههای موفق است. یک شعر کوتاه را با هم تمرین کنید و از او بخواهید مقابل مادر بزرگ و پدر بزرگش بخواند. در قدم بعد در جمع غریبهترها این کار را انجام دهید. یادتان باشد صبر و حوصله زیادی به خرج دهید. اگر بعد از چند ماه هیچ تغییری در او ایجاد نشد، به مشاور کودک مراجعه کنید.
دختر زیبای شش ساله من بندرت حرف میزند، در جمعهای خانوادگی اصولا ساکت است و سعی میکند پشت من و همسرم مخفی شود. هر چه به او میگویم موقع دیدن بزرگترها، سلام کند، میگوید: خجالت میکشم! آنقدر کمرو و خجالتی است که نگران مدرسه رفتن او هستم. وقتی در خانه با هم هستیم، مشکلی ندارد اما حتی در جمع بچهها خجالتی است. چند روز قبل که او را به پارک بردم، از دور به بازی کردنش نگاه میکردم. بچهها جای او را در صف تاب و سرسره میگرفتند و او فقط نگاه میکرد. نمیدانم چه کنم. آیا رفتار من و همسرم مشکلی داشته که او اینگونه رفتار میکند؟ آیا بیمار است؟ چگونه در او و رفتارش تغییر ایجاد کنم؟
پاسخ مشاور: داشتن کودک کمرو و خجالتی میتواند گاهی بسیار آزاردهنده باشد. کودکان گوشهگیر عموما از بودن در جمع و موقعیتهای اجتماعی دوری میکنند. در رفتن به مهدکودک و مدرسه و همبازی شدن با همسن و سالان خود اجتناب کرده ، ترجیح میدهند دایره دوستان و افرادی که با او در ارتباط هستند، محدود بماند. هر چه سن کودک بالاتر میرود، نگرانی والدین هم بیشتر میشود. زیرا مهارتهای متناسب با سن خود را یاد نمیگیرد.
فرزند شما چون تک فرزند است و احتمالا بیشتر توجه شما در خانه به او بوده، در محیطهایی که توجه کمتری به او میشود و باید کنار چند کودک دیگر قرار بگیرد، معذب خواهد شد. نداشتن تجربههای جمعی به این حالت در او دامن میزند. شما باید یک برنامهریزی خانوادگی برای برطرف شدن این روحیه فرزندتان داشته باشید، اما فراموش نکنید تفاوتهای فردی هم تا حدی ممکن است باعث این روحیه شده باشد.
برخی افراد درونگرا هستند و نباید توقع رفتارهای اجتماعی خیلی قوی و صحبت در جمع را از آنها داشت، اما مرز رفتار عادی و بیمارگونه را باید در نظر بگیرید. حتی یک کودک درونگرا باید بتواند در زمین بازی از حق خود دفاع کند.
بهتر است قدم به قدم پیش بروید و برای شروع، با چند دوست خانوادگی که کودکانی هم سن و سال فرزند شما دارند، ارتباط برقرار کنید.
خودتان الگوی خوبی برای روابط صحیح اجتماعی باشید و سعی کنید او را هم وارد بازی کنید. مثلا وقتی وارد مغازه میشوید، به او بگویید پول را به فروشنده بدهد.
اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید . بهترین کار برای تقویت اعتماد به نفس در او، ایجاد تجربههای موفق است. یک شعر کوتاه را با هم تمرین کنید و از او بخواهید مقابل مادر بزرگ و پدر بزرگش بخواند. در قدم بعد در جمع غریبهترها این کار را انجام دهید. یادتان باشد صبر و حوصله زیادی به خرج دهید. اگر بعد از چند ماه هیچ تغییری در او ایجاد نشد، به مشاور کودک مراجعه کنید.