( قسمت دوم )
بچـــه اي كه از هيـــــولا مي ترسد
ممكن است كودكي به دليل افكار و نگراني هايي كه از ديد شما واقعي به نظر نمي رسند با مشكلات خواب مواجه باشد. او ممكن است تصور كند كه يك هيولا در زير زمين و يا جن در رختخواب و يا در جايي بيرون از پنجره است. اگر چه او اين جور مواقع به شدت مي ترسد اما معمولاً ترسش را بروز نمي دهد. به او دلگرمي بدهيد و بگوييد كه مراقبش هستيد و او كاملاً در امان است. برايش يك قصه بگوييد و آهسته صحبت كنيد. اگر در دراز مدت ببيند كه شما به هنگام اين وحشت ها مراقبش هستيد اطمينان خاطر بيشتري به دست مي آورد. بد نيست برايش توضيح دهيد كه اين چيزهايي كه باعث وحشت او شده اند سايه اشياء هستد نه هيولا. به كودكتان بگوييد كه هيولا وجود خارجي ندارد. اما احساس نگراني و ترس و اضطراب هاي او واقعيت دارند. او نمي تواند درك كند كه اين احساسات خودش هستند كه او را چنين مضطرب و پريشان مي سازد. او بايد با استفاده از تخيلاتش بر اين احساسات غلبه كند و بايد به اطمينان خاطر برسد. به اين ترتيب ديگر نياز به حمايت در مقابل ترس از هيولا نخواهد داشت. او به يك درك بهتري از احساسات و تمايلات خود نياز دارد. همچنين بايد دريابد كه اگر شلوارش را خيس كند و يا اگر نسبت به خواهر يا برادرش بداخلاقي كند و يا عصباني شود هيچ حادثه ناگواري رخ نخواهد داد و يا در اين گونه مواقع او بايد اطمينان داشته باشد كه شما اوضاع را تحت كنترل داريد و مراقبش هستيد .