مصاحبه با b52 نوشته شده:
از اینکه موفق شدی "تا اکنون "ترک کنی چه احساسی داری؟
بسم الله الرحمن الرحیم...احساس بدرد بخور بودن
این تغییر و احساست چه تاثیری روی اطرافیانت و نزدیکانت گذاشته ؟
هیچی
آیا این تغییر موثر شده برای این که بتونی بیشتر عشق بورزی و بیشتر به دیگران محبت کنی؟چگونه؟مثال میزنی ؟
آره خیلی از اخلاق سگی در اومدم
مصاحبه با پرواز نوشته شده:از اینکه موفق شدی "تا اکنون "ترک کنی چه احساسی داری؟
احساس میكنم راحت تر میتونم در هر مبارزه ای شیطان رو شكست بدم.
این تغییر و احساست چه تاثیری روی اطرافیانت و نزدیکانت گذاشته ؟
فكر نمیكنم تاثیری روی اونا گذاشته باشه
آیا این تغییر موثر شده برای این که بتونی بیشتر عشق بورزی و بیشتر به دیگران محبت کنی؟چگونه؟مثال میزنی ؟
بله 100 در 100.من تا قبل از اینكه ترك كنم،نه نسبت به اطرافیانم محبت داشتم و نه به شخص خاصی عشق می ورزیدم.اما بعد از ترك،در هر دو عرصه موفق بوده ام.
این تغییر به چه میزان هدف ها و انگیهزهایت را بهترکرده ؟
مسلما برای زندگی هدف های رنگارنگی رو در نظر گرفتم و برای رسیدن به اونا هم انگیزه بزرگی دارم(انگیزه بزرگ استعاره از عشقم هستش،فداش بشم)
انگیزه ی اصلی برای این تغییر در شما بیشتر برای بهبود وضعیت جسمیه یا روحی یا معنوی؟
مصاحبه با تارك نوشته شده:به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
اول از همه سلام گرم خدمت تمام همسفرای گلم در کانون ترک و تشکر فراوان از دوست گلم مجتبی بخاطر فعالیت های پرشور و عرض خسته نباشید به تک تک مدیرای سایت!
از اینکه موفق شدی "تا اکنون "ترک کنی چه احساسی داری؟
سوال بسیار بجایی بود خنده.. احساس رو تا اونجا که هممون می دونیم نمی شه به تصویر کشید فقط می تونیم تشبیهش کنیم. می تونم بگم از روزی که ترک کردم یه احساس رهایی و پرواز اومده سراغم..قابل وصف نیست یه شور و هیجانیه که تا حالا نچشیده بودم
ادامه در ادامه مطلب>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
این تغییر و احساست چه تاثیری روی اطرافیانت و نزدیکانت گذاشته ؟
این روزای اخر قبل از ترکم طوری بهم ریخته بودم که مادرم می گفت شبا که می خواستم بخوابم از بس اشک می ریختم که بالش زیر سرم خیس می شد. الان مطمئناً با روحیه من اونام جون تازه ای گرفتن (7 ساله سرپرست خونواده ام)
آیا این تغییر موثر شده برای این که بتونی بیشتر عشق بورزی و بیشتر به دیگران محبت کنی؟چگونه؟مثال میزنی ؟
بله .. البته عشق ورزیدن رو دارم از روزمرگی هام می ذارم کنار ولی محبت کردن رو اره .. اینطوری ..
این تغییر به چه میزان هدف ها و انگیهزهایت را بهترکرده ؟
واستون يه داستان در مورد شخصي كه مبتلا به استمنا بود رو آوردم اميدوارم واستون مفيد باشه:
یکی از دوستان همکلاسی در دانشگاه که حدود 2 سال با شدت متفاوت به خودارضایی دست می زند شرح حال خود را اینگونه توصیف می کند:
از کودکی در امور جنسی خیلی کنجکاوی می کردم. بزرگترین آرزویم دیدن اندام برهنه زن بود. به
سرعت تمام منابع در دسترس مثل چند کتاب پزشکی در منزل را شناسایی و می خواندم. در دبستان آلت جنسی را به هم نشان می دادیم و به آلت دوستان نگاه می کردیم. با بهره ی هوشی بالایی که داشتم هیچگاه در درسم ضعیف نبودم. 7 یا 8 بار در حین دست ورزی به آلت جنسی منی انزال شد ولی کاملا غیر ارادی بود و من به شدت می ترسیدم. در دبیرستان کم کم با فیلم سکسی آشنا شدم ولی هیچوقت با هیچ دختری ارتباط نداشتم. در خانواده هیچ وقت در این مورد با من صحبتی نشد. همیشه درسم عالی بود و پدرم به دقت و البته غیر مستقیم روی درس و کارهای من نظارت داشت. تقریبا تا سال آخر دبیرستان همه چیز از سکسولوژی می دانستم. در کنکور با رتبه ی ممتاز 150 در رشته مهندسی عمران یکی از بهترین دانشگاه های سراسری کشور قبول شدم. در زمان کنکور توجهم به مسائل جنسی خیلی کم بود و هرگاه به قول معروف شهوتم بالا می زد از درسم می ماندم. معمولا برای دفع شود با آلت جنسی دست ورزی می کردم ولی همیشه تا آستانه ی انزال پیش می رفتم و هیچگاه ارادی و عمدی جلق نزدم. در زمان ورود به دانشگاه 86 کیلو وزنم بود که با قد 180 کاملا بدن پر و چهارشونه ای داشتم. ترم 1 و 2 با معدل ممتاز شاگرد اول دانشکده شدم و کاملا دوران خوبی بود. هنوز برای شهوت از همان روش همیشگی یعنی تحریک تا آستانه ی انزال استفاده می کردم. دقیقا آخر ترم 3 بود که یک روز صبح.......
مصاحبه با نیما ! ...............................................
از اینکه موفق شدی "تا اکنون "ترک خودارضایی کنی چه احساسی داری؟
...
خب، راضی، خوشحال، خوب، بالاخره موفق شدم، باور نمی کردم روزی هم میشه که بذارمش کنار، عالی، اعتماد به نفس دارم.
این تغییر و احساست چه تاثیری روی اطرافیانت و نزدیکانت گذاشته ؟
...
روی اون ها شاید هیچی، اما روی دید من به زندگی و اطرافیانم چرا. رفتارم رو بهتر کردم و همین احساس خوبی داره. یه احساس خوب،
آیا این تغییر موثر شده برای این که بتونی بیشتر عشق بورزی و بیشتر به دیگران محبت کنی؟چگونه؟مثال میزنی ؟
...
من قبلا زود عصبانی می شدم، چیزی به بقیه نمی گفتم، اما خیلی الکی ناراحت می شدم. اما حالا نه. مثلا از رفتارهای بقیه. حالا با حوصله تر شدم،
این تغییر به چه میزان هدف ها و انگیهزهایت را بهترکرده ؟
...
یه رنگ دیگه، یه جور دیگه، هدف هام واقعی تر شدن،
این تغییر چقدر روی "احساس مسولیتت" اثر گذاشته آیا در این زمینه بهتر شدی؟
تعداد صفحات : 2